از غم دوست در این میکده فریاد کشمدادرس نیست که در هجر رخش داد کشمداد و بیداد که در محفل مارندی نیستکه برش شکوه برم داد ز بیداد کشمشادیم داد غمم داد و جفا داد و وفابا صفا منت آن را که به من داد کشمعاشقم عاشق روی تو نه چیز دگریبار هجران و وصالت بدل شاد کشممردم از زندگی بیتو که با من هستیطرفه سری است که باید بر استاد کشمسالها میگذرد حادثهها میآیدانتظار فرج از نیمه خرداد کشم بخوانید, ...ادامه مطلب